معنی قدما در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قدما. [ق ُ دَ] (ع ص، اِ) ج ِ قدیم. (منتهی الارب). قدماء:
بنمود مرا راه علوم قدما پاک
و آنگاه از آن برتر بنمودم و بهتر.
ناصرخسرو.
رجوع به قدیم شود.

فرهنگ معین

(قُ دَ) [ع. قدماء] جِ قدیم.

فرهنگ عمید

قدیم

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پیشینیان

کلمات بیگانه به فارسی

پیشینیان

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) جمع قدیم. یا قدما ء خمسه. در میان فلاسفه یونان کسانی بودند که قایل به پنج مبدا ء قدیم برای عالم وجود بودند: باری تعالی نفس هیولی دهر و خلا ء و بتعبیر دیگر: باری تعالی نفس کلیه هیولای اولی مکان و زمان مطلق.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر