معنی قد دادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قد دادن. [ق َ دَ] (مص مرکب) رسیدن: این حوض به من قد نمیدهد. عقلم به این کار قد نمیدهد.
اندازه بودن، رسیدن، درک کردن. [خوانش: (قَ. دَ) (مص ل.)]
اندازه دادن، هم اندازه بودن، رسیدن (مصدر) باندازه قد کسی بودن: این حوض بمن قد نمی دهد، رسیدن درک کردن:. . . ضروره می طلبید که داخل خانه آنها تا آنجا که سلیقه کاسبکارانه آنان قد می داد مرتب و آبرومند باشد. یا قد دادن عقل کسی مطلبی را. درک وی آنرا فهمیدن او آنرا.