معنی قراسنقر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قراسنقر. [ق َ س ُ ق ُ] (ترکی، اِ مرکب) نام مرغی است شکاری سیاه رنگ. (آنندراج) (برهان). نام مرغی شکاری و سیاه. (ناظم الاطباء). || گاهی کنایه است از شب. (آنندراج) (برهان). شب. (ناظم الاطباء). || غلامان ترک. (آنندراج).
قراسنقر. [ق َ س ُ ق ُ] (اِخ) سلطان سنجر پادشاه سلجوقی. (ناظم الاطباء) (برهان).
قراسنقر. [ق َ س ُ ق ُ] (اِخ) حاکم دمشق بود. ملک ناصر سلطان مصر حکومت دمشق را به سنقر واگذاشت. (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 261، 262).
شب، لیل، غلام ترک. [خوانش: (قُ سُ قُ) [تر.] (اِمر.) یکی از گونه های سنقر که سیاه رنگ است کنایه از: ]
مرغ شکاری سیاهرنگ،
(اسم) یکی از گونه های سنقر که سیاه رنگ است، شب لیل، غلام ترک.