معنی قرقب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
قرقب. [ق ُ ق ُ] (ع اِ) شکم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج).
قرقب. [ق َ ق َ] (ع اِ) شکم. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج).
قرقب. [ق ُ ق ُب ب] (ع اِ) شکم، و این کلمه یمانی است. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج).
فرهنگ فارسی هوشیار
شکم، مرغ چرخ ریسک ازپرندگان
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.