معنی قروح در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قروح. [ق ُ] (ع اِ) ج ِ قرح، به معنی ریش. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (آنندراج). || ج ِ قَرْح. || ج ِ قَرْحه.
ترکیب ها:
- قروح بلخیه. قروح خیرونیه. قروح سالفه. قروح عفنه. قروح وضره. رجوع به این کلمات شود.
(قُ) [ع.] (اِ.) جِ قرح، ریش ها، زخم ها.
قرح
(تک: قرح) زخم ها (اسم) جمع قرح ریشها زخمها.
قُرُوْح، به قَرْح مراجعه گردد،