معنی قزل ارسلان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قزل ارسلان. [ق ِ زِ اَ س َ] (ترکی، اِ مرکب) شیر سرخ. و این مرکب است از دو کلمه ٔ قزل به معنی سرخ و ارسلان به معنی شیر و اسد. (آنندراج).

قزل ارسلان. [ق ِ زِاَ س َ] (اِخ) از امرای اتابکان آذربایجان و مکنی به اتابک خاموش بود (622- 626 هَ. ق.). از اتابک اوزبک فرزندی نمانده بود جز پسری کر و گنگ مادرزاد به نام قزل ارسلان که به همین علت او را اتابک خاموش لقب داده اند، و او دختری را که نواده ٔ علاءالدین کربه ارسلان احمدیلی بود به عقد خود درآورد، و در قسمتی از آذربایجان از جمله بر مراغه و رویین دز امارت داشت. در سال 626 موقعی که سلطان جلال الدین منکبرنی در گنجه بوداتابک خاموش پیش او رفته زمین خدمت بوسیده سپس از آنجا به الموت سفر کرد، و پس از یک ماه در همانجا مرد. زوجه ٔ او را هم جلال الدین به زنی گرفت و سلسله ٔ اتابکان آذربایجان پس از قریب 85 سال امیری برافتاد. اتابکان آذربایجان مخصوصاً شمس الدین ایلدگز و جهان پهلوان و قزل ارسلان در تاریخ ادبیات زبان فارسی ذکر به خیر دارند، زیرا که عده ای از گویندگان بزرگ زبان شیوای ما به قصایدی غراء ایشان را مدح گفته اند و نام ایشان را جاوید ساخته اند، و مشهورترین ایشان ظهیرالدین محمد فارابی و افضل الدین خاقانی و نظامی گنجوی و شرف الدین شفروه ٔ اصفهانی و مجیرالدین بیلقانی و اثیرالدین اخسیکتی و جمال الدین اشهری میباشند. و رجوع به تاریخ افضل کرمانی چ دانشگاه ص 43 و 108 و النقود شود.

قزل ارسلان. [ق ِ زِ اَ س َ] (اِخ) مظفرالدین عثمان (582- 587 هَ. ق.). بعد از فوت اتابک ایلدگز پسر بزرگتر وی نصرهالدین محمد جهان پهلوان مقام اورا در راندن امور ملکی یافت و برادر خود مظفرالدین عثمان قزل ارسلان را به آذربایجان و اران به امارت فرستاد. قسمت غربی آذربایجان از حدود تبریز تا حوالی الجزیره در دست خاندانی بود از بقایای روادیان، و این خاندان از اوایل قرن ششم هجری یعنی دوره ٔ سلطنت سلطان محمدبن ملکشاه در این ناحیه امارت یافته بودند، و از مشاهیر ایشان است آق سنقر پسر احمدیلی. فرزندان احمدیل در تبریز و مراغه و حصار محکم رویین دز از قلاع مراغه را در تصرف داشتند و در عهد ایلدگز گاهی با او در مقام آشتی بودند و زمانی در نزاع و جدال. در سال 570 یعنی دو سال پس از مرگ ایلدگز اتابک جهان پهلوان به علت مرگ امیر احمدیلی تبریز و مراغه موقع را برای تصرف آن نقاط مناسب یافت و خود مراغه را در محاصره گرفته و برادرش قزل ارسلان تبریز را، عاقبت امیر احمدیلی با جهان پهلوان صلح کرد و تبریز را به او واگذاشت.از سال 571 که جلوس طغرل دوم است تا 582 تاریخ فوت اتابک، زمام سلطنت آخرین پادشاه سلجوقی عراق که در هفت سالگی به جای پدر نشست در دست جهان پهلوان بود و این مرد کافی عادل ادب پرور به خوبی بلاد وسیعه ای را که او و پدرش تحت امر طغرل آورده بودند اداره مینمود. جهان پهلوان از قپته خاتون دختر اینانج شحنه ای دو پسر داشت، قتلغ اینانج و میرمیران که هیچکدام به امیری نرسیده اند لیکن دو پسر دیگر که او را از کنیزی آمده بود، یعنی ابوبکر و اوزبک هر دو اتابکی و امارت یافته اند. چون اتابک جهان پهلوان وفات یافت برادرش قزل ارسلان در دستگاه طغرل سوم زمامدار شد و او قپته خاتون زوجه ٔبرادر را هم به عقد خود درآورد لیکن به شرحی که در سلطنت طغرل آمده به زودی میان او و سلطان به هم خورد و قزل ارسلان طغرل را محبوس کرد و برای خود تهیه ٔ اسباب سلطنت دید، اما در شعبان 587 شبی او را کشته یافتند و بدنش پنجاه زخم کارد خورده بود، و نسبت قتل او را بنابر عادات معمول آن ایام به فدائیان اسماعیلی بستند. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 53، 532، 534، 558 و تاریخ گزیده چ لندن ص 466، 475، 478، 837 شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

ترکی شیرسرخ سرخ شیر ازنام ها

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر