معنی قصه دراز کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قصه دراز کردن. [ق ِص ْ ص َ / ص ِ دِ ک َ دَ] (مص مرکب) کنایه از پرگوئی و بسیار گفتن سخنان بی فایده و بی ماحصل باشد. (برهان) (انجمن آرای ناصری):
معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است به این قصه اش دراز کنید.
حافظ (از آنندراج).

حل جدول

مثل سخن بی فایده گفتن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) بسیار گقتن سخن بی فایده گفتن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر