معنی قلوه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قلوه. [ق ُل ْ وَ / وِ] (اِ) کلوه. کلیه. گُرده. یکی از دو غده ٔ بزرگی که بر دو طرف پهلوی انسان و حیوان است و از آن شاش تولید میشود. نام فارسی آن گرده است. این لفظ مبدل از لفظ کلیه ٔ عربی است. (فرهنگ نظام).
- قلوه سنگ، رجوع به این کلمه شود.
- قلوه کن شدن جامه، پاره شدن آن به اندازه ٔ قلوه.
- امثال:
دل دادن و قلوه گرفتن،بانهایت عشق و علاقه به سخنان یکدیگر گوش دادن. مات سخنان هم شدن.
(قُ وِ) (اِ.) کلیه.
کلیه koliye
کلیه
کلیه، یکی از دو غده بزرگی که بر دو طرف پهلوی انسان و حیوان است و تولید ادرار می کند