معنی قلیا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قلیا. [ق َ] (ع اِ) قلی. رجوع به قلی شود.
(قَ) (اِ.) شخار؛ ماده ای که از اِشنان گرفته می شود و از آن در صابون سازی استفاده می کنند.
زاج سیاه، شخار که از اشنان گرفته میشود،
زاج سیاه
زاج
از قلی تازی: بلخج زاگ سیاه ریلو (اسم) شغار شخار اشخار. یا جوهر قلیا. سود سوز آور را گویند که در تداول به نام سود محرق نیز مشهور است و امروزه فقط به نام سود اطلاق می شود.