معنی قل خوردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قل خوردن. [ق ِ خوَرْ / خُرْ دَ] (مص مرکب) در تداول، چیز مدوری بر زمینی یا سطحی غلطیدن. غلطیدن مدحرجی بر سطحی. حرکت کردن چیزی گرد بر روی زمین یا سطحی دیگر. (یادداشت مؤلف). رجوع به غل خوردن شود.
غلتیدن، روی زمین چرخ خوردن، راه رفتن، حرکت کردن (به طعنه در مورد شخص چاق). [خوانش: (قِ. خُ دَ) (مص ل.)]
غلتیدن.
غلتیدن
پارسی است غل خوردن غلت خوردن غلتیدن (مصدر) غلطیدن غلط خوردن: . . . باد گیر آنرا (سماوررا) که قل خورده کنار پاشویه حوض رفته بود یافت و باو داد.
غلتیدن است.