معنی قورت انداختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قورت انداختن. [اَ ت َ] (مص مرکب) قورت رفتن. بخود بالیدن. خودستایی کردن.

فرهنگ معین

(اَ تَ) (مص ل.) (عا.) لاف زدن، ادعا کردن.

حل جدول

خودستایی نمودن.

خود ستایی نمودن

فرهنگ فارسی هوشیار

پارسی است غورت انداختن خودستایی کردن (مصدر) خودستایی کردن

فرهنگ عوامانه

خودستایی نمودن است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر