معنی قورت دادن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قورت دادن. [دَ] (مص مرکب) در تداول، فروبردن. بلعیدن. رجوع به قورت شود.
(دَ) (مص م.) بلعیدن.
بلعیدن.
بلعیدن
(مصدر) بلعیدن بلع کردن 0 یا قورت دادن آب دهان 0 فرو بردن بزاق
بلعیدن است.
بلعیدن
ابتلاع
بلع