معنی قوزک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قوزک. [زَ] (اِ مصغر) مصغر قوز. || استخوان برآمده ٔ ساق پا. غوزک. رجوع به غوزک شود.
(زَ) (اِمصغ.) قسمت برآمده استخوان مچ پا.
برآمدگی استخوان مچ پا،
برآمدگی دو سوی هر مچ پا
دژک، ساق، غوزک
مرتعی در جنوب اسبوکلای لفور سوادکوه
گودی رودخانه – آبگیر
پارسی است غوزک کوژک برآمدگی غوزک پای