معنی قوقی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قوقی. (اِ) گویند حیوانی است دریایی که جُند یعنی آش بچّه ها خصیه ٔ اوست و او را بیدستر گویند. گوشت آن حیوان صرع را نافع است. (آنندراج) (برهان). قسمی از بیدستر که سگ آبی باشد. (ناظم الاطباء). رجوع به تحفه ٔ حکیم مؤمن شود. || درخت صنوبر کبیر است که آن را ارزیر نامند. || بخور خوشبو. (فهرست مخزن الادویه).

فرهنگ فارسی هوشیار

کرگدن دریایی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر