معنی لاسی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لاسی. (ص نسبی) که لاس زدن خوی دارد. آنکه لاس زند. آنکه به نظر ریبه در نامحرم نگاه کند. (در تداول عوام). چشم چران. نظرباز. || آنکه ملاعبه کند با خوبرویان. آنکه ملامسه کند با آنان. دست باز.
لاسی. [س َ] (اِخ) نام کرسی بخش در ماین.از ولایت ماین به فرانسه. دارای 1726 تن سکنه است.
فرانسوی کلافه (صفت) آنکه عادت به لاس زدن دارد آنکه از ملاعبه خوشش آید: نبرد خاک از براش خبر لاسی و شیویی واهل ددر. (دهخدا. مجموعه اشعار. 68)
کسی را گویند که از عشقبازی خوشش آید.