معنی لاسیما در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لاسیما. [سی ی َ] (ع ق مرکب) خاصه. خصوصاً. بالخاصه. بخصوص. علی الخصوص. ویژه. بویژه. || نه چنانستی. (دهار). لاترما. رجوع به سیما شود.

فرهنگ معین

(س یَّ) [ع.] (ق.) به ویژه، به خصوص.

فرهنگ عمید

به‌ویژه، علی‌الخصوص، بالخصوص، به‌خصوص، سیَّما،

حل جدول

على الخصوص

فرهنگ فارسی هوشیار

به ویژه علی الخصوص بویژه بخصوص: و این اخلاق لاسیما با وقات غیظ و عضب جز بقوت دین درست در باطن هیچ صاحب فرمان پدپد نیایید.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر