معنی لب تخت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
لب تخت. [ل َ ت َ] (ص مرکب، اِ مرکب) بشقاب. || قسمی بشقاب. بشقاب که گودی کم دارد.
فرهنگ عمید
بشقابی که میان آن گود نباشد،
حل جدول
ویژگی بشقاب مسطح و بدون لبه
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) قسمی بشقاب فلزی یا چینی که گودی آن کماست.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.