معنی لترمه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لترمه. [ل َ ت ِ م َ / م ِ] (ص) لترتمه. رجوع به لترتمه شود.

حل جدول

نان نامرغوب و خمیر

گویش مازندرانی

تنبل، شل، خپل، ناهنجار

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) نانی که آب بسیار دارد، نانی که خوب پخته و برشته نشده باشد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر