معنی لجباز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ستیزهکار،
یکدنده
لجوج.
خودکامه
لجوج
ستیزه جو، یکدنده
یکدنده، ستیزه جو
خودراءی، ستیهنده، عنود، کلهشق، یکدنده،
(متضاد) منطقی
وستار دشفرمان ژکاره
لجوج است.
خیره سر