معنی لغت شناس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لغت شناس. [ل ُ غ َ ش ِ] (نف مرکب) لغت دان. زبان دان: این مرد را طوطیی بود سخنسرای و صادق و لغت شناس و ناطق. (سندبادنامه ص 86).

فرهنگ عمید

آن‌که لغت بشناسد، آن‌که لغات یک زبان و معانی آن‌ها را بداند،

حل جدول

لغوی

فرهنگ فارسی هوشیار

زبان دان، لغت دان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر