معنی لغزش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لغزش. [ل َ زِ] (اِمص) اسم مصدر از لغزیدن. عمل لغزیدن. تغییر محل جسمی بر روی جسم دیگر به نحوی که نغلطد و نچرخد. مزلت. زلل. زلت. عَثرت. هفوه. خطا. زلق. زلیلی. سقطه. توفه. شکوخه: زَله و زُله؛ لغزش پای در گل و لغزش درسخن. سِقاط؛ لغزش در قول و در فعل. (منتهی الارب).

فرهنگ معین

(لَ زِ) (اِمص.) لغزیدن.

فرهنگ عمید

سُر خوردن، لیز خوردن،
[مجاز] خطا، خلاف،

حل جدول

زلت

زلل

خبط

مترادف و متضاد زبان فارسی

سقوط، اشتباه، خطا، زلت، سکندر، سکندری

فرهنگ فارسی هوشیار

لغزیدن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر