معنی لفاظ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لفاظ. [ل َ ف ف] (ع ص) زبان باز.

لفاظ. [ل ِ] (ع اِ) تره. (منتهی الارب).

لفاظ. [ل ِ] (اِخ) آبی است مر بنی ایاد را. (از معجم البلدان).

فرهنگ معین

(لَ فّ) [ع.] (ص.) زبان باز، پُرحرف.

حل جدول

زبان باز

فرهنگ فارسی هوشیار

تره از گیاهان تفیده از دهان بیرون انداخته ‎ دازه دان، برون نگر، زبان باز (صفت) آنکه الفاظ را در ید قدرت خود دارد، آنکه بالفاظ بیش از معانی توجه دارد -3 زبان باز.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر