معنی لفاف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لفاف. [ل ِ] (ع اِ) جامه ٔ برونی که بر مرده پیچند. (آنندراج) (منتخب اللغات). لفافه. ساروق. || پارچه که گرد چیزی پیچند، چنانکه بسته ٔ پستی را.
- لفاف کردن، پیچیدن.

فرهنگ معین

(لِ یا لَ فّ) [ع.] (اِ.) پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند.

حل جدول

کاور

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ مرده پیچ، چکسه لامه: آنچه بر چیزی پیچند (اسم) پارچه بیرونی که بر مرده پیچند، پارچه و کاغذی که بر چیزی پیچند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر