معنی لما در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لما. [ل َ] (اِ) دوائی است که آن را عنب الثعلب گویند. خوردن آن قطع احتلام کند. (برهان). سگ انگور. تاج ریزی.

لما. [] (اِخ) دهی به پنج فرسنگی شمال درّاهان.

لما. [ل َم ْ ما] (ع ق) هرگاه. (غیاث). مگر. چون. (آنندراج). هنوز. (ترجمان القرآن جرجانی). || یکی از حروف جازمه ٔ نافیه ٔ استغراقیه. (غیاث).

فرهنگ عمید

عنب‌الثعلب، تاجریزی، سکنگور،

حل جدول

گل تاجریزی

تاجریزی

گل تاج ریزی

گیاه تاجریزی

مترادف و متضاد زبان فارسی

جازمه، لا، لم

گویش مازندرانی

نام مرتعی در نور

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ نه، چون، مگر، هر گاه، هنوز لاتینی تازی گشته سفره ماهی شنی (اسم) عنب اثعلب را گویند که یکی از گونه های تاجریزی است که آنرا تاجریزی سیاه نیز نامند ولی در تداول بیشتر به سگ انگورمشهور است. توضیح در فهرست مخزن الادویه لمار نوشته شده است.

فرهنگ فارسی آزاد

لَمّا، وقتی که، هنگامی که، نه (تا کنون)، (هنوز) نه، اگر جلوی مضارع درآید آنرا مجزوم ساخته و معنای «ماضی منفی تا به حال » بدان ببخشد،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری