معنی لنگ انداختن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لنگ انداختن. [ل ُ اَ ت َ] (مص مرکب) عملی که مرشد در گود زورخانه کند جدا کردن دو کشتی گیر را ازیکدیگر و این کلمه از گود زورخانه باب و متداول شده است، و آن چنان است که مرشد از جایگاه خویش لنگی گرد کند و بر سر دو کشتی گیر که گرم کشش و کوشش اند اندازد جدا کردن آن دو را به خوشی. || توسعاً به آشتی خواندن دو خصم. میانجی شدن. واسطه ٔ ترک خصومت گردیدن. میانجی آشتی شدن. || در اصطلاح امروز، سپر انداختن. اظهار انقیاد کردن. تسلیم شدن.
جدا کردن دو کشتی گیر در گود زورخانه با انداختن لنگ میان گود توسط مرشد، کنایه از: اظهار فروتنی کردن و تسلیم شدن. [خوانش: (لُ. اَ تَ) (مص م.)]
مثل تسلیم شدن
(مصدر) پرتاب کردن لنگ، (زورخانه) عملی که مرشد در گود زورخانه کند برای جدا کردن دو کشتی گیر از یکدیگر و آن چنانست که مرشد از جایگاه خویش لنگگ گرد کند و برسر دو کشتی گیر که گرم کشتی هستند اندازد تا آن دو بخوشی از هم جدا شوند. همچنین هنگامی که مرشد یا ورزشکار دیگری بخواهد بپهلوانی که مشغول هنر نمایی است احترام یا تواضع کند از بیرون گود برایش لنگ پرتاب می کند، (توسعا) میانجی شدن میان دو تن برای ایجاد صلح بین آنها. -4 تسلیم شدن اظهار بندگی و اطاعت کردن.