جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی لوس کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لوس کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) (... بچه را) ننر کردن. لوس بارآوردن.
- خود را لوس کردن، لوس شدن. ننر شدن.

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) لوس بار آوردن ننرکردن. یا خود را لوس کردن. لوس شدن ننر شدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
لوس کردن: لوس کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) (... بچه را) ننر کردن. لوس بارآوردن. - خود را لوس کردن، لوس شدن. ننر شد... لوس کردن: (مصدر) لوس بار آوردن ننرکردن. یا خود را لوس کردن. لوس شدن ننر شدن.