معنی لولیدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لولیدن. [دَ] (مص) جنبیدن چنانکه کرم در جای خویش. در تداول عامه، جنبیدن چنانکه کرم خرد دراز سرخ در آب. جنبیدن چنانکه مار حلقه زده بر خود یا کرمهای بسیاری در جائی از خشکی یا آب. جنبیدن بر جای بی پیش رفتن. مخیدن. پیچان رفتن. جنبیدن چنانکه کرم در آب یا کیک در جامه. جنبیدن با جمع و گرد کردن خود و سپس یازیدن و بازشدن عده ٔ بسیاری. || مجازاً رفتن و آمدن به آهستگی. جنبیدن به آهستگی. || در تداول خانگی و زنان، نمو کردن و بالیدن و بیشتر در کودکان، کمی بزرگ شدن کودک چنانکه خود تواند رفتن. بالیدن و بار اول به راه افتادن کودک خردسال.
(عا.) در جای خود جنبیدن و پیچیدن، رفت و آمد کردن به آهستگی، نمو کردن کودک به طوری که خود بتواند راه برود. [خوانش: (دَ) (مص ل.)]
در جای خود جنبیدن و پیچیدن، لول خوردن، لول زدن،
* درهم لولیدن: [عامیانه] درهم رفتن و در یکجا جنبیدن جمعیت،
جنبیدن و غلتیدن.
لول زدن
جنبیدن، غلتیدن
جنبیدن، حرکت کردن
در جای خود جنبیدن
جنبیدن و غلتیدن است.