جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی لوپ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لوپ. (اِخ) یکی ازشعب «بارژاتر». رجوع به ماللهند بیرونی ص 128 شود.

لوپ. (اِخ) (لا...) نام کرسی بخش او - اِ - لوار از ولایت کارتر به فرانسه، دارای راه آهن و 2072 تن سکنه.

لوپ. (اِخ) سن. کشیش تروا، مولد تول. وفات 479 م.

حل جدول

ضربه پیچدار در تنیس

ضربه پیچ دار در تنیس

گویش مازندرانی

صدای افتادن چیزی، پوست پا

ران

فرهنگ فارسی هوشیار

انگلیسی (حلقه حلقه زدن مدار بسته) چنبر، چنبر زدن، پر گوار بسته (پر گوار)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
لوپ: لوپ. (اِخ) یکی ازشعب «بارژاتر». رجوع به ماللهند بیرونی ص 128 شود. لوپ: لوپ. (اِخ) (لا...) نام کرسی بخش او - اِ - لوار از ولایت کارتر به فرانسه، دارای راه آهن و 2072 تن سکن... لوپ: لوپ. (اِخ) سن. کشیش تروا، مولد تول. وفات 479 م. لوپ: ضربه پیچدار در تنیس لوپ: ضربه پیچ دار در تنیس لوپ: صدای افتادن چیزی، پوست پا لوپ: ران لوپ: انگلیسی (حلقه حلقه زدن مدار بسته) چنبر، چنبر زدن، پر گوار بسته (پر گوار)