معنی لوژ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
[فر.] (اِ.) گردونه ای کوچک که روی آن نشینند و در پیست های اسکی روی برف سر خورند.
دستگاهی برای سُر خوردن روی برف و یخ که در پیستهای اسکی روی آن مینشینند،
وسیلهای برای سر خوردن روی یخ و برف
وسیله ای برای سر خوردن روی یخ و برف
وسیله ای جهت سر خوردن روی یخ و برف که در پیستهای اسکی روی آن می نشیند