معنی لویس شیخو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لویس شیخو. [ش َ] (اِخ) الاب الیسوعی. منشی مجله ٔ «المشرق » در بیروت و یکی از مؤلفان پرکار. در ماردین به سال 1275 هَ. ق. 1859/ م. به دنیا آمد و به شام انتقال کرد و در مدرسه ٔ آباءیسوعیین غزیر (به لبنان) درس خواند و در سلک رهبانان یسوعی درآمد و در بلاد اروپا و شرق بگشت و بر کتابخانه های حاوی کتب عرب اطلاع یافت و از آنان بسیاری استنساخ کرد و برخی را به بیروت برد. پس به تعلیم ادب عرب در دانشگاه قدیس یوسف پرداخت و سپس مجله ٔ المشرق را به سال 1858 م. تأسیس کرد و مدت 25 سال بیشتر مقالات آن را خود نوشت. وی در بیروت به سال 1346 هَ. ق. / 1927 م. درگذشت. او راست: المخطوطات العربیه لکتبه النصرانیه، معرض الخطوط. مجانی الادب. شعراءالنصرانیه، مقامات علم الادب. الاَّداب العربیه فی القرن التاسععشر، النصرانیه و آدابها بین عرب الجاهلیه. شرح دیوان الخنساء. اطرب الشعر و اطرب النثر. و هم کتب بسیار از عرب نشر کرده است. (الاعلام زرکلی ج 3 صص 821-822).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر