معنی لگ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لگ. [ل َ] (اِ) رنج. محنت. الم. کتک و شلاق و بند و زندان. (برهان):
با نظم و نثر خاطر خاقانی
طبع کشاجم از در لگ باشد
با سنبلی که آهوی چین خاید
عطر پلنگ مشک چه سگ باشد.
خاقانی.
(لَ) (اِ.) رنج، محنت، الم.
رنج، محنت،
کتک،
بند، زندان،
رنج ومحنت، بند و زندان
بند و زندان
رنج و محنت
غم و اندوه
رنج، محنت، بند، زندان
رنج و محنت و الم، کتک و شلاق و بند و زندان