معنی لیطة در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

لیطه. [طَ] (ع اِ) پوست نی و کمان و نیزه و پوست هر چیزی. ج، لیط، لیاط، الیاط. || پوست شکم. || گونه ٔ هر چیزی. || خوی و عادت. لیط. (منتهی الارب).

لیطه. [] (اِ) بخوری که در هیاکل قدیم مستعمل بود. (فهرست مخزن الادویه).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر