معنی مؤثر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(مُ ءَ ث ِّ) [ع.] (اِ فا.) اثر کننده، تأثیر - کننده.
(مُ ءَ ثَّ) [ع.] (اِمف.) آن چه مورد تأثیر واقع شده.
تٲثیرگذار،
[قدیمی] مسبب،
سود آور
اثربخش
مُؤَثِّر، مورد تأثیر، تحت تاثیر قرار گرفته، اثر یافته، اثر گرفته، نتیجه اثر،
مُؤَثِّر، تاثیر کننده، اثر گذارنده، با اثر،