معنی مؤثر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(مُ ءَ ث ِّ) [ع.] (اِ فا.) اثر کننده، تأثیر - کننده.

(مُ ءَ ثَّ) [ع.] (اِمف.) آن چه مورد تأثیر واقع شده.

فرهنگ عمید

تٲثیرگذار،
[قدیمی] مسبب،

حل جدول

سود آور

اثربخش

فرهنگ فارسی آزاد

مُؤَثِّر، مورد تأثیر، تحت تاثیر قرار گرفته، اثر یافته، اثر گرفته، نتیجه اثر،

مُؤَثِّر، تاثیر کننده، اثر گذارنده، با اثر،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر