معنی مازاد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مازاد. (ع اِ مرکب) فاضل. فزونی. آنچه افزون آمده. آنچه زاید است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بقیه. تتمه. و رجوع به معنی دوم «ما» در همین لغت نامه شود.
(اِ.) زیاده بر احتیاج.
زیاده بر احتیاج، آنچه زیاد آمده باشد، فزونی،
اضافی، افضون، مابقی
آن چه اضافه آمده است
افزونه
اضافی، باقیمانده، بقیه، زیادی، فزونی، مابقی، افزون
زیاده بر احتیاج
مازاد، آنچه که زیاد آید، آنچه که باقی ماند، اضافه، زیاده،
علاوه
اضافه-زائد-
اضافی،اضافه،زیادی،اضافه درخواست
فزونی-زیاده براحتاج