معنی مالوف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ عمید

الفت‌گرفته، خو‌گرفته،

حل جدول

خو گرفته، آشنا، اخت

مترادف و متضاد زبان فارسی

آشنا، آمخته، اخت، خوگر، خوگرفته، معمول، دمخور، عادت‌گرفته، مانوس، همدم،
(متضاد) نامالوف، نامانوس

فرهنگ فارسی هوشیار

آشنا، آموخته، انس گرفته و مانوس آمخته خو گران (اسم) الفت گرفته مانوس انس گرفته خوگر: وزن رباعیات مالوف طباع است و متداول خاص و عام. . . یا وطن مالوف. محل و شهری که شخص بدان انس گرفته ودر آنجانشو ونما یافته.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر