معنی مامایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مامایی. (حامص) قابلگی. (ناظم الاطباء). شغل ماما. قابلگی. پیشداری. مام نافی. پازاجی. ماماگی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماما (معنی دوم) شود.
- مامایی کردن، زایانیدن زن باردار و خلاص کردن او و گرفتن کودک را. (ناظم الاطباء).
- || دایگی کردن. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(حامص.) ماما بودن، قابلگی.

حل جدول

قابلگی

مترادف و متضاد زبان فارسی

دایگی، قابلگی، قابله‌گری، ماماچه‌گری

گویش مازندرانی

روستایی از شهرستان گرگان

فرهنگ فارسی هوشیار

ماما بودن قابلگی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر