معنی مانوس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
انسگرفته، خوگرفته،
دمساز، آشنا
اخت
آشنا، اخت، دمساز، مالوف، محشور، همدم، همنشین
دمساز
آشنا، اخت، دمساز، مالوف، محشور، همدم، همنشین، آمخته، خوگر، رام، معتاد،
(متضاد) نامانوس
انس گرفته، آشنا و همدم و مصاحب خو گر (اسم) انس گرفته: خوگر: ولایتش بوفود بر و برکت و وفور خصب نعمت ماهول و مانوس. . . جمع: مانوسین.