معنی مانچیکوف در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

مانچیکوف. [ک ُ] (اِخ) شاهزاده الکساندر دانی لوویچ. از اعضای دولت روسیه که در سال 1672م. در مسکو متولد شد و در سال 1729 در سیبری درگذشت. او پسر یک شیرینی ساز بود و همبازی پتر کبیر گردید و با عنوان «استوار» در گارد سلطنتی جای گرفت. در سال 1696م. همراه تزار روس به آزف و سپس به هلند و انگلستان رفت. در جنگ شمال پترکبیر به او عنوان شاهزادگی داد. در سال 1709 قسمت بزرگ لشکر سوئد و پولتاوا را تار و مار کرد و به دریافت عصای مارشالی نائل گردید. در سال 1711 او «کورلاند» را متصرف شد و در سال 1712 به حکمرانی سن پطرزبرگ رسید. پس از مرگ پترکبیر به یاری او کاترین به تخت سلطنت رسید و تا کاترین زنده بود در حقیقت اداره ٔ مملکت و حکومت روسیه به دست این شخص افتاده بود. او دختر خود را به پتر دوم که ولیعهد بود داد ولی کمی پس از جلوس پتر دوم مانچیکوف مغضوب شد و با خانواده اش به سیبری تبعید گردید. (از لاروس). و رجوع به قاموس اعلام ترکی ذیل منجیقوف شود.

مانچیکوف. [ک ُ] (اِخ) شاهزاده الکساندرسرژویچ امیرال و سیاستمدار روس (1787-1869م.) او در سال 1812آجودان الکساندر اول گردید و در زمانی کوتاه به مقام ژنرالی رسید و در دوران نیکلای اول مأموریت یافت که به دربار پادشاه ایران رود. او پس از تصرف شهر «آناپا» در سال 1828 م. به فرماندهی سپاه جنگ با ترکان رسید و در این جنگ مجروح گردید. آنگاه به ریاست ستادارتش و حکمرانی فنلاند (1831) و سپس در سال 1836 به وزارت دریاداری رسید و آنگاه سفیر روسیه در قسطنطنیه شد. در جنگ کریمه که او حکمرانی آن را داشت در مقابل متحدین شکست خورد و در سباستپول مجدداً خود را آماده ٔ کارزار کرد و باز منهزم گردید و در مارس 1855 م.از فرماندهی سپاه استعفا داد ولی در دسامبر همانسال مأمور دفاع از «کرونستادت » گردید. و در سال 1856 به «سن پترزبرگ » (لنینگراد فعلی) بازگشت. (از لاروس).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر