معنی ماکزیمیلین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ماکزیمیلین. [لی َ] (اِخ) فردینان ژوزف. آرشیدوک اتریش که در وین متولد شد (1832- 1867 م.) و به وسیله ٔ ناپلئون سوم به امپراتوری مکزیک منصوب گردید و چون وجهه و اعتبار خویش را از دست داد برکنار شد و در کرتارو دستگیر و تیرباران شد. (از لاروس).

ماکزیمیلین.[لی َ] (اِخ) یا «ماکس دو باد» شاهزاده و سیاستمدار آلمانی (1867-1929م.) وی وارث تاج سرزمین «باد» بود و بوسیله ٔ گیوم دوم در سوم اکتبر 1918 به مقام صدارت عظمی رسید ولی چون در همین سال «ابرت » بعنوان اولین رئیس جمهوری آلمان برگزیده شد، از مقام خود کناره گیری کرد. (از لاروس).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر