معنی متأخر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
درنگ کننده، معاصر، کسی که در زمان نزدیک به زمان حال می زیسته. [خوانش: (مُ تَ ءَ خِّ) [ع.] (اِفا.)]
حل جدول
دیرتر آمده
فرهنگ فارسی آزاد
مُتَأَخِّر، دیر رسیده، عقب افتاده،
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.