معنی متاثر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
اثرپذیرنده،
اندوهگین، آزردهخاطر،
دل آزرده
دل آزرده
افسرده، اندوهگین، پریشان، غمگین، متالم، مغموم، ملول، اثرپذیر، تحتتاثیر
متالم و غمگین و مهموم و مغموم و مضطرب و متفکر، پذیرنده اثر چیزی را سنهیده آزرده نو ژیده متاثره مونث متاثر: سنهیده (اسم) آنکه اثر پذیرد اثر پذیر، اندوهگین متالم جمع: متاثرین.