معنی متروکه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
متروکه. [م َ ک َ / ک ِ] (ع ص) مأخوذ ازتازی، هر چیز واگذاشته شده و ترک شده و ساقط گشته. (ناظم الاطباء).
- اموال متروکه، چیزهائی که از شخص مرده باقی مانده باشد. (ناظم الاطباء).
و رجوع به متروک و متروکات شود.
فرهنگ عمید
متروک
فرهنگ فارسی هوشیار
متروکه در فارسی مونث متروک هلیده باز مانده (اسم) مونث متروک: اموال متروکه جمع: متروکات.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.