معنی متشرعین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
متشرعین. [م ُ ت َ ش َرْ رِ] (ع ص، اِ) ج ِ متشرع. رجوع به متشرع شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(تک: متشرع) کیشمندان (اسم) جمع متشرع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.