معنی متون در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
متون. [م ُ] (ع اِ) ج ِ متن. رجوع به متن شود.
متون. [م ُ] (ع مص) جای گرفتن و اقامت کردن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
(مُ) [ع.] (اِ.) جِ متن.
متن
(تک: متن) نسک ها دیپ ها (اسم) جمع متن: متون ادبی.
مُتُون، (مَتَنَ، یَمتُنُ) اقامت کردن، زدن (با شلاق)، رفتن و سیر کردن، قسم خوردن (به افعال مَتن و مَتانَه نیز مراجعه شود)،
مُتُون، جمع مَتن است به معانی مَتن توجه گردد،
مُتُون، قسمت های سخت و مرتفع زمین (مفرد: مَتنَه)،