معنی مجسمه سازی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مجسمه سازی. [م ُ ج َس ْ س َ م َ / م ِ] (حامص مرکب) عمل وشغل مجسمه ساز. مجسمه تراشی. پیکرتراشی. || (اِ مرکب) جایی که مجسمه سازند. کارگاه مجسمه ساز.
حل جدول
پیکرتراشی
پیکر تراشی
فرهنگ فارسی هوشیار
عمل و شغل مجسمه ساز پیکر تراشی، (اسم) مغازه و کارگاه مجسمه ساز.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.