معنی مجلل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
مجلل. [م ُ ج َل ْ ل َ] (ع ص) دارای بزرگواری و عظمت و قدرت و شوکت و جلال. (ناظم الاطباء). باشکوه. باجلال.
مجلل.[م ُ ج َل ْ ل ِ] (ع ص) ابر فراگیرنده ٔ همه ٔ زمین را به باران. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). || هر چیزی که کاملاً بپوشاند و فرا گیرد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
(مُ جَ لَّ) [ع.] (اِمف.) باشکوه، عظیم.
بزرگداشته، محترم، باشکوه، دارای شوکت و جلال،
باشکوه،عظیم،لوکس
محترم، باشکوه، شکوهمند
پرنما، پرشکوه
پرشکوه، پرنما
باشکوه، باشوکت، باعظمت، پرابهت، پرطمطراق، شکوهمند، فرمند، لوکس،
(متضاد) ساده
دارای بزرگواری و قدرت و شوکت