معنی محاجه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
حجت آوردن، دشمنی کردن، بحث همراه با پرخاش، بگومگو، یکی به دو،
خصومت ورزیدن و حجت آوردن، مخاصمه،
بحث و گفتوگو همراه با استدلال
بحث و گفت و گو همراه با استدلال
خصومت، خصومتورزی، دشمنی، استدلال، برهان، جدل، مباحثه، حجت آوردن، دلیل آوردن، استدلال کردن، خصومت ورزیدن
محاجه و محاجت در فارسی: گواه آوردن، پر وهان آوردن، دشمنی (مصدر) حجت آوردن دلیل آوردن، خصومت کردن، (اسم) دلیل آوری، خصومت دشمنی.