معنی محسنات در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
محسنات. [م ُ س َ] (ع ص، اِ) ج ِ مُحسَنَه. (آنندراج). زنهای صاحب حسن و جمیل و زیبا و خوش صورت و پارساو پاکدامن. (غیاث). || آنچه نیک داشته شده باشد. || نیکوئیها. (غیاث) (آنندراج).
محسنات. [م ُ ح َس ْ س َ] (ع اِ) ج ِ مُحَسَّنَه.نیکوئیها و خوبیها و خصلتهای نیک. (ناظم الاطباء).
(مُ حَ سَّ) [ع.] (اِمف.) جِ محسنه. صفات نیکو، کارهای نیک.
نیکوییها، کارهای نیک، صفات خوب،
خوبیها، نیکوییها
خوبیها، مزیتها
خوبی ها، مزیت ها، نیکویی ها
کارهاینیک، خوبیها، نیکوییها، صفات خوب، خصلتهای نیک،
(متضاد) ذمائم، شایستگیها
نیکوئیها و خوبیها و خصلت های نیک
مُحَسَّنات، در فارسی در جمع مؤنث اسم مفعول از تحسین به معنای خوبی ها، صفات حسنه، خصائل نیکو و اعمال خوب مصطلح است،