مرافعه افتادن در لغت نامه دهخدا
لغت نامه دهخدا
مرافعه افتادن. [م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ اُ دَ] (مص مرکب): وی [احمد عبدالصمد] قصه ها کرد در معنی کاله ٔ وی [احمد حسن] بدان وقت که مرافعه افتاد و مصادره. (تاریخ بیهقی ص 307).
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.