مرافعه کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
مرافعه کردن. [م ُ ف َ / ف ِ ع َ / ع ِ ک َ دَ] (مص مرکب) در تداول، دعوا کردن. محاجه و مشاجره نمودن.
مترادف و متضاد زبان فارسی
دعوا کردن، مشاجره کردن، کشمکش داشتن، شکایت کردن، دادخواهی کردن
فرهنگ فارسی هوشیار
دست به گریبان شدن به هم در افتادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.